يك ﻋﺪﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ
ﯾﮏ ﺩﻝ ﻏﻤﮕﯿﻦ
یه تن رنجور از زخم
یه ذهن خسته ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﺩ ﺑﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﻨﻢ ﯾﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﮑﺸﻢ ؟
.
.
روزهایم با خیالِ بودنت شب میشوند و شبهایم با سیگارِ روشنم روز …
.
.
سیگار را روشن میکنم و کام میگیرم …
افکارم دود میشوند و سیگار تمام میشود
ته سیگار برایم میشود ته دنیا و من پرت میشوم در بستر این کابوس که “تو” رفته ای …
.
.
.
نمیدانم جنس سیگارم خوب نیست یا جنس خاطراتم ؟
آخر بدجوری میسوزد دلم !!!
.
.
یادت عادت است ، همین روزها ترک میکنم مثل سیگار که ماهاست نخ آخریست که روشن میکنم !
.
.
سیگار میسوزه ، کم میشه ولی تکرار میشه !
من میسوزم ، کم میشم ولی دیگر تکرار نمیشم …
.
.
به همان اندازه که دود سیگارم از من دورتر می شود یاد تو به من نزدیکتر می شود …
.
.
بقال گفت سیگار گران شده ، ترک نمیکنی ؟
با خودم گفتم کاش بدانی چقدر گران تمام شد تا سیگاری شدم …
.
.
میدانم اگر روزی دیگر سیگار هم نکشم ، از آدمای روزگارم درد میکشم !
.
.
از وقتی که نیستی ، من هر روز کنج این کافه می نشینم و شعر داغ می نوشم و به آدمهای صامتی نگاه میکنم که تنهاییشان را با فندکی به هم تعارف می کنند …
.
.
وقتی نفهمی کی سیگارت را روشن کردی و کی کشیدی و کی خاموشش کردی یعنی یک جای کار می لنگد بدجور
.
.
خدا را چه دیدی شاید دوام آوردم !
هر تمام شدنی که مرگ نیست !؟ گاهی میتوان کنارِ یک پنجره سیگار به دست و منتظر “پوسید” …
.
.
سیگار میکشم تا دود کنم خیال بودنش را …
ریه هایم بی تقصیرند ، فقط دارند تاوان ندانم کاری های دلم را پس میدهند !
.
.
این روزا دیگه هیچ چیزی رو شرح نمیدم ، فقط می کِشَم !
.
.
گفتی تا سیگاری دود کنی برگشتم !
زندگیم دود شد ، کجا ماندی ؟؟؟
.
.
سیگار کشیدنم را کلاس نامیدند ؛ نمی دانستند که من از کلاس زندگی مدتهاست اخراج شده ام !
.
.
بعد مرگم روی قبرم ، روی عکسم ننویسید جوان ناکام ؛ من از سیگار خیلی کام گرفتم ، بدنامش نکنید …
.
.
یادت است میگفتی سیگار را کنار بگذارم ؟
من سیگار را کنار گذاشتم اما طعم تلخش را نه !
روزگار امروز به من فهماند که چیزهای تلختری از قهوه و سیگار هم هست !
نظرات شما عزیزان: